اقلیم و بوم و بر اصفهان در داستانهای کلباسی
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۱۳۹۶۶
همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: علی خدایی جزو داستاننویسان قدر اول ایران است. او در حال حاضر ساکن اصفهان و طبعا زاده این شهر است، اما خودش میگوید که وقتی وارد جُنگ اصفهان شدم، بهنوعی تهرانی محسوب میشدم. او درباره محمد کلباسی، داستاننویس باتکنیک و گزیدهکار اصفهانی که شامگاه سهشنبه درگذشت، میگوید: «کلباسی داستاننویس بسیار باسوادی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه خاطرهای از زندهیاد محمد کلباسی، داستاننویس متوفی داشتید؟ زبان و نثر و داستانش از نگاه و پسند شما چگونه بود؟
با محمد کلباسی حشر و نشر داشتم. در واقع آخرین کسی که به جُنگ اصفهان آمد، من بودم. وقتی که فصلنامه «زندهرود» افتتاح و منتشر شد، زندهیاد محمد کلباسی یکی از اعضای آن مجله به شمار میرفت که از قضا هر هفته جلساتش تشکیل میشد.
در آن جلسات چه کار میکردید؟
در آن جلسات داستان میخواندیم یا بهتر بگویم، مطالب را آنجا تهیه میکردیم.
نثر و زبان محمد کلباسی چگونه بود؟
زندهیاد محمد کلباسی تسلط کمنظیری به زبان فارسی داشت. فارسی را خوب میدانست. شخصاً فکر میکنم که بسیاری چیزها را از ایشان آموختم؛ یعنی بسیاری از نکاتی که او چه در نقد و چه در شعر اشاره میکرد، آموختنی بود و به نویسنده در امر نوشتن کمک میکرد. این جملگی، مواردی است که درباره محمد کلباسی میتوانم عنوان کنم. به علاوه اینکه کتابهایی که او چاپ کرد، هر یک بهویژه کتاب «سرباز کوچک»، میتواند نشاندهنده این باشد که یک نویسنده چقدر میتواند امروزی داستان بنویسد و این امروزی داستاننوشتنش که علیالخصوص در «سرباز کوچک» نمایان است، نشانگر آن است که مراودات آنها در جُنگ اصفهان پیش از انقلاب چگونه بوده و در این جُنگ، آنها چقدر روی ذهن و زبان یکدیگر تأثیر میگذاشتند.
خاطره خارج از حیطه ادبیاتداستانی و خارج از عرصه ادبیات هم با هم داشتید؟
چون من در بیمارستان کار میکردم، این اواخر بهدلیل اینکه آقای کلباسی ناراحتی قلبی پیدا کرد، همراه من میآمد و من هم او را به بخشهای مختلف میبردم تا پزشکهای مختلف و حاذق او را ببینند و معاینه کنند. درست همانطور که زندهیاد محمد حقوقی، شاعر بزرگ را نزد پزشکان متعدد میبردم.
چند وقت یکبار یکدیگر را میدیدید؟
تقریبا هفتهای یکبار همدیگر را میدیدیم.
ظرافت و سنجیدگیاش در داستاننویسی را میتوانید با ذکر مثالی بیان کنید؟
بله! باور کنید آدم را پیر میکرد وقتی که اشتباهی از کسی سر میزد. اگر میدید نویسندهای اشتباهی در نثرش دارد، خیلی سخت میگرفت و میگفت که این مورد باید حذف شود. این سنت همه کسانی است که در جُنگ اصفهان حاضر بودند.
به زبان محمد کلباسی اشاره کردید که زبان شستهرفته و پاکیزهای بود و میشد از او بسیار چیزها آموخت. در عین حال ایشان نویسندهای گزیدهکار بود. چرا کمتر مینوشت و کمتر داستانهایش را چاپ میکرد؟
آقای کلباسی همواره وقتی در جلسات حضور به هم میرساند، از او میخواستیم که داستانی بخواند. او در پاسخ معمولا میگفت «من به موقعش داستان میآورم و میخوانم.» به او میگفتیم که پس زمان داستانخواندن شما کی فرامیرسد و او پاسخ میداد: «من حوصله ندارم که دست در انبان داستانهایم بکنم و داستانی برایت بیاورم.»
چرا؟ این خصلت و ویژگی او برآمده از چه سجیهای بود؟ شما که میگویید داستان هم داشت. پس چرا نمیخواند و گزیدهکار بود؟
میگفت که باید روی داستانهایم کار کنم. او میگفت که من بهقدری داستان دارم که باید وقت کنم و آنها را درست کنم و برایتان بیاورم. همواره به آن انبان داستانهایش اشاره میکرد.
سواد نثر فارسی او حاصل چه زمینهای از مطالعاتش بود؟
آقای کلباسی داستاننویس بسیار باسوادی بود. دوم اینکه مراودات آنها در جُنگ اصفهان باعث میشد که کار را از همان ابتدا بهخودش و دیگران سخت بگیرد. من در جُنگ اصفهان آخر سر وارد شدم و در میانشان بهنوعی تهرانی به شمار میرفتم! اما وقتی که جُنگیهای قدیمی کنار یکدیگر مینشستند، اصفهانیبودنشان اجازه نمیداد که یکی از دیگری بهاصطلاح کم بیاورد. مدام دنبال این بودند که بهترین کارشان را ارائه دهند تا مورد انتقاد قرار نگیرند.
به داستان امروزی نوشتنش اشاره کردید. شناختش از ادبیات جهان، ادبیات آمریکا، اروپا و آمریکای لاتین چگونه بود؟
محمد کلباسی کتابی با عنوان «سنتهای کلاسیک» دارد. این کتاب را در آن سالهای دور ترجمه کرد و مطمئناً از خلال همین کتاب میتوان احاطهاش به ادبیات را دریافت. ادبیاتی که او میشناخت و فراگرفته بود، البته مختص آن کتاب نبود. ادبیات داستانی و سنت ادبی را درنظر میگرفت. حال میخواهد چه مربوط به ادبیات غرب باشد و چه ادبیات آمریکای لاتین و خاور دور.
تکنیک داستانسرایی او چگونه منحصربهفرد شد؟
داستانهایی که ایشان بهویژه درباره بوم و بر اصفهان مینوشت، در کارهایش نشان میداد که چقدر به این اقلیم توجه دارد. اصفهان در داستانهایش جلوهگری میکرد و ممتاز بود. داستانهای اصفهانی او خیلی تک و بدیع بود.
داستان اصفهانی از نظر شما چه شاخصههایی دارد که به آن اشاره کردید؟
یک اینکه منطقهای که نویسنده در آن زندگی میکند و سنتهای موجود آن بوم و بر در داستانهایش به وضوح دیده میشد. همچنین است رفتارهایی که براساس آن سنت نشان میدهند. شما میشنوید که مثلاً اصفهانیها مقتصدند اما رفتارها را چگونه میتوانید با یک جمله نشان دهید و بنویسید؟ محمد کلباسی در بیان این رفتارها حاذق بود. مثلاً ما در اصفهان نهرهای خیلی زیادی داریم که شیخ بهایی به آنها اشاره دارد. به این نهرها اصطلاحاً «مادی» میگویند. کنار این مادیها هزار داستان میتوان نوشت؛ داستانهایی که فقط در کنار این مادیها میتواند اتفاق بیفتد. اینها جملگی، ویژه اقلیم اصفهان است که در داستانهای کلباسی به وضوح دیده میشد.
کد خبر 803845 برچسبها ادبیات کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان کتاب - داستان و رمانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ادبیات کتاب داستان و رمان زنده یاد محمد داستان هایش داستان نویس محمد کلباسی نویسنده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۱۳۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آب میتواند بدون حرارت و فقط با نور تبخیر شود
ایتنا - دانشمندان در مورد آب پدیدهای را کشف کردهاند که درک ما را از شیوه کار جهان را از اساس تغییر میدهد و ممکن است به ابداع فناوریهای جدید منجر شود.
تیمی از موسسه فناوری ماساچوست (امآیتی) فرایندی به نام «اثر فوتومولکولی» را کشف کردهاند که برای نخستین بار نشان میدهد آب میتواند بدون هیچ منبع گرمایی و تنها با استفاده از نور، تبخیر شود.
این پژوهش ممکن است یک معمای ۸۰ ساله را هم که میگوید چرا ابرها نور خورشید را طوری جذب میکنند که به نظر میرسد قوانین فیزیک را نقض میکنند، حل کند. دانشمندان و اقلیمشناسان دههها درباره اینکه چرا نحوه جذب ابرها از آنچه نظریه نشان میدهد بیشتر است، سردرگم بودهاند.
ژولن روآن، استاد مهندسی مکانیک در دانشگاه پوردو که خود در این پژوهش مشارکت نداشت، گفت: «کشف تبخیر ناشی از نور به جای گرما از برهمکنش میان نور و آب دانش تحولآفرین جدیدی ارائه میکند.»
«این میتواند به ما کمک کند تا از شیوه برهمکنش نور خورشید با ابر، مه، اقیانوسها و سایر آبهای طبیعی به منظور اثرگذاری بر آبوهوا و اقلیم درک جدیدی به دست آوریم... این تحقیق از جمله موارد نادر اکتشافهای واقعا انقلابی محسوب میشود که جامعه علمی بلافاصله به طور گسترده آن را نپذیرفت اما این تا وقتی که تایید شود، زمان میبرد؛ گاهی اوقات زمانی طولانی.»
این کشف میتواند همهچیز را از محاسبات تغییرات اقلیمی گرفته تا پیشبینیهای آبوهوایی تحت تاثیر قرار دهد و در عین حال برای مواردی نظیر انرژی و تولید آب پاک کاربردهای عملی جدیدی را بگشاید.
به گفته پژوهشگران، کاربردهای اولیه احتمالا در سیستمهای نمکزدایی خورشیدی انجام خواهد شد و برای تولید آب شیرین، روشی کارآمدتر نسبت به روشهای کنونی را ممکن میکند.
گنگ چن، استاد امآیتی که در این تحقیق شرکت داشت، گفت: «من فکر میکنم این کاربردهای زیادی دارد.»
«ما در حال بررسی همه این جنبههای مختلفیم و البته بر علوم پایه نیز تاثیر میگذارد؛ مانند تاثیر ابرها بر اقلیم، زیرا ابرها غیرقطعیترین جنبه مدلهای اقلیمی محسوب میشوند.»
این یافتهها در مجله علمی مقالات آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا، پیانایاس، (Proceedings of the National Academy of Sciences ,PNAS) در مقالهای با عنوان «اثر فوتومولکولی: برهمکنش نور مرئی با تداخل هواــآب» منتشر شد.
این مقاله توضیح میدهد که دانشمندان چگونه مجموعهای از ۱۴ آزمایش بسیار دقیق را انجام دادند تا ثابت کنند فوتونهای طیف نور مرئی میتوانند خوشههای آبی را که در معرض هوا قرار گرفتهاند، «شکاف» دهند.
این تحقیق همچنین نشان داد که اثر فوتومولکولی محدود به آزمایشگاه نیست و در طبیعت رایج است.
شانون یی، دانشیار مهندسی مکانیک در جورجیا تک، که در این پژوهش مشارکت نداشت، گفت: «مشاهدات موجود در این مقاله حاکی از سازوکار فیزیکی جدیدی است که تفکر ما را در مورد علم سرعت واکنشهای شیمیایی (یا اصطلاحا سینتیک) تبخیر از اساس تغییر میدهد.»
«چه کسی فکرش را میکرد که ما هنوز در حال یادگیری موضوعی پیشپاافتاده در حد تبخیر آبیم؟»